حديث نفس مامان وباباحديث نفس مامان وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 10 روز سن داره

♥♥♥ حدیث عشق مامان و بابا ♥♥♥

تولد........

1396/1/26 14:9
نویسنده : بابای حديث
1,446 بازدید
اشتراک گذاری

تولد سه سالگیم مبااااااااااااااااااااااارک

امسال رفتیم خونه ی بابابزرگ تا تولدم رو پیش اونا باشیم

اما بیشتر از هرچیز یه چیزی فکرم رو مشغول کره:تولد منه اون وقت ماما دوتا کیک درست کرده چرا؟؟؟

آهان روز پدر!!!!!

بابایی رو شمام مبارک!

 

 

رفتن رو میز هر کاری هم میکنن پایین نمیام!

باید نازم رو بکشن خوب. آخه تولد منه!!!دست دست دست

اما خودمونیم اصلا دوست نداشتم کیک بابایی رو پیش کیک خودم ببینم !

 

 

بیچاره بابای خسته شد ازبس برام شمع روشن کردو من فوت کردم و ...... دوباره....

مامان میگه اون یکی کیک رو باید بابا ببره!!!و من....

عمه میپرسه النگوت رو میدی بهم؟؟ اینم قیافه ی من!!تعجب

 

اینم از دختر عمو الناز که فردای روز تولدم اومددلخور

پسندها (4)

نظرات (2)

گیلدا
11 اردیبهشت 96 15:16
تولدت مبارک حدیث جون ایشالله 120 سالگیت
سیاوش
23 خرداد 96 12:41
تولدت مبارک حدیث کوچولو