بازم مباركه...
ماهگيم مبــــــــــــــــــــــــــــــــارك
امروز اولين روز ماهگيم بود!!!
هزار ما شاا... خيلي بزرگ شدماااااااااااااااااااااااااااااانه!؟
هفته اي كه گذشت برام هفته ي خوووووووووووووووووووووووووووووبي بود
برا اينكه خونه ي بابا بزرگا و مامان بزرگاي مهربونم رفتيم .
خيلي وقت بود نرفته بوديما اووووووووووو دلم براشون تنگ شده بود!
خوب ديگه منم حسابي خودمو براشون لوس كردم آخه هر چي باشه
كوچكترين نوه ي هردو خانواده هستم ...!
ماماني ميگه توي هفته ي گذشته كلي به شلوغي هام اضافه شده !
بفرمايين ،توي ادامه ي مطلب ،خودتون بهترمي تونين ببينين ...!!!
مثلا زير اندازمه كه شده رو انداز
خوب چيه..؟!
مهمون ماماني شده بودم ،رفتم كمك دستش...
خواستم ببينم پرتقالاش شيرينن!!!
آخه ميخواستم برا مامان بزرگ ببرمشون خوب بيچاره نميتونه پرتقال ترش بخوره كه...!
اينم عاقبت جانماز مامان بزرگ با داشتن نوه اي مثل من...
خوب مگه چيه ؟؟؟ حموم بووووووووووووووودم
خوب! اينطوريه كه به هر چي ميخوام ميرسم...