حديث نفس مامان وباباحديث نفس مامان وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه سن داره

♥♥♥ حدیث عشق مامان و بابا ♥♥♥

اولين روز پنج ماهگي

1393/5/21 16:34
نویسنده : بابای حديث
263 بازدید
اشتراک گذاری

امروز با مامان و بابا رفته بوديم يه جايي.

اه اه اه!!!!!!!!!!!!!!!عصبانی

كاش كه نرفته بوديم.

مي دونين كجا؟!

اونجا خيلي اذيتم كردن بهم  آمپول زدن و يه چيز تلخ انداختن تو دهنم!

اما من زياد گريه نكردم چون اصولا دختر نغ نغويي نيستم!

برا همين امروز بامامان و بابام قهرم.دلخور

البته بابايي ميگه وقتي بزرگ بشي خودت ميفهمي برات خوبه!راضی

 

 

پسندها (6)

نظرات (4)

مامان باران
21 مرداد 93 16:41
سلام حدیث جون. خوش اومدی به نی نی وبلاگ. تولدت هم با تاخیری 5 ماهه مبارک... تو همبازی باران هستی انشاله. خداوند همتون رو انشاله در پناه خودش حفظ کنه...
بابای حديث
پاسخ
سلام مامان باران خيلي خوشحال شدم راستي موقع تولد من باران مي باريد اينو بابام ميگه براي همين بابا دوست داشت اسم من باران باشه اما اسم منو بابا و مامان خيلي وقته انتخاب كرده بودند . باران رو ببوس
مامان رادین
21 مرداد 93 18:10
سلام مامان حدیث مرسی که به وب لاگ من آومدی .منم همین الان وب لاگ درست کردم راستی اسم پسرم رادین . دخترت خیلی ناز خدا حفظش کنه بازم به ما سر بزن
زیــنب (مامان)
26 مرداد 93 13:08
سلام حدیث عزیز به جمع وبلاگیها خوش اومدی امیدوارم خاطرات خوبی رو به یادگار بزاری
میترا(مامان مهران)
26 مرداد 93 13:28
سلام حدیث کوچولو مرسی که وبلاگ ما سرزدی بازم به ما سربزن